بالاخره انتظارها به پایان رسید و اپل طی مراسمی از محصولات جدید خود رونمایی کرد. اولین نکته‌ای که هنگام معرفی آیفون 5c اعلام شد، پایان تولید گوشی محبوب آیفون 5 و جایگزینی آن با گوشی‌های جدید بود. اما گوشی‌ای که توسط فیل شیلر معرفی شد، مشخصاتی دقیقا مشابه آیفون 5 دارد، فقط بدنه‌ی آن دیگر فلزی نیست و دارای تنوع رنگ است. پردازنده‌ی این گوشی همان A6 موجود روی آیفون 5 است، نمایشگر هم هیچ تغییری نداشته، دوربین جلویی گوشی مقداری بهتر شده و کیفیت میکروفون و باتری هم کمی ارتقا یافته است. با توجه به مشخصات یکسان این گوشی با 5، به تنها تفاوت آن یعنی بدنه می‌پردازیم. بدنه‌ی این گوشی از جنس پلی‌کربنات است که جنسی نرم دارد و در 5 رنگ سبز، آبی، زرد، صورتی و سفید تولید خواهد شد؛ در ضمن، اپل با معرفی این گوشی، از یک قاب مخصوص آن هم رونمایی کرد که البته 29 دلار قیمت دارد و دارای رنگ‌های متنوعی است. در ادامه، توضیحات بیشتری را در مورد این گوشی ارائه خواهیم کرد.

بررسی این گوشی را با مهم‌ترین تغییر آن با دیگر گوشی‌های خانواده‌ی 5 شروع می‌کنیم. این مدل در این خانواده یعنی آیفون‌های 4 اینچی، از لحاظ جنس بدنه متفاوت است؛ چرا که برخلاف آیفون‌های 5 و 5S که دارای بدنه‌های آلومینیومی هستند، از بدنه‌ای پلی‌کربناتی برخوردار است.

شاید فکر کنید که پلاستیکی‌شدن بدنه‌ی این گوشی، برای اپل یک عقب‌گرد محسوب می‌شود. می‌توان گفت این اعتقاد بسیاری از موافقان و مخالفان تولید این گوشی است؛ اما به واقع با دردست‌گرفتن آن، متوجه تفاوت ساخت گوشی‌های اپل با دیگر کمپانی‌ها خواهید شد. حتی گوشی‌های پلاستیکی اپل هم از دیگر پلاستیکی‌ها باکیفیت‌ترند!

اولا در داخل بدنه‌ی گوشی، یک قاب فلزی تعبیه شده که استقامت قاب را به‌شدت افزایش داده و به دلیل وجود همین قاب، وقتی گوشی را در دست می‌گیرید، احساس وجود یک گوشی سفت و محکم به شما منتقل خواهد شد. نبود هرگونه درز روی قاب پشتی هم به جذابیت آن افزوده است. در واقع، قاب پشتی گوشی یک قاب یکپارچه است که سخت‌افزار و صفحه‌نمایش را به طور کلی در خود جای داده است؛ در ضمن با اینکه قاب پشتی کاملا صیقلی است؛ چندان لیز نیست و احساس امنیت خوبی را به کاربر منتقل می‌کند. با وجود این کیفیت ساخت، می‌توانیم بگوییم بازگشت پلاستیک به گوشی‌های اپل، بازگشت باشکوهی بود. با اینکه از زمان معرفی آیفون 4 با بدنه‌ای شیشه‌ای و فلزی شاهد خداحافظی اپل با پلاستیک بودیم؛ اما 5c با بدنه‌ای پلی‌کربناتی تولید شد تا بتواند رنگ را به بدنه‌ی گوشی‌های اپل بیاورد. از زمانی‌که شایعه‌ی تولید گوشی ارزان اپل بر سر زبان‌ها افتاد و نام آن هم به بیرون درز کرد، همه فکر می‌کردند 5c به معنای 5cheap یا ارزان است؛ اما اپل اصلاح کرد که c از ابتدای کلمه colorful به این گوشی اضافه شده و برای رنگی‌ترشدن آیفون، این گوشی از این جنس تولید شده است.

مسلما با وجود بدنه‌ی آلومینیومی نمی‌توان شاهد حضور گوشی‌هایی به رنگ سبز یا صورتی بود؛ اما برای دستیابی به این رنگ‌ها، جانی آیو راه‌حل را در استفاده از پلی‌کربنات دید و گوشی‌های جدید را این‌گونه طراحی کرد. در ضمن با معرفی این دو گوشی جدید یعنی آیفون 5s و 5c، شاهد خداحافظی با آیفون 5 بودیم که در واقع 5c جایگزین آن شد. با این عمل، اپل به کاربران خود اعلام کرد که قادر نخواهید بود با قیمتی ارزان‌تر، کیفیت پرچمدار این کمپانی را داشته باشید؛ یعنی برای داشتن یک گوشی تمام‌آلومینیومی باید به خرید آیفون جدید اقدام کنید.

ظاهر 5 سی بسیار به آیپاد نسل پنجم شبیه شده، از طرفی طراحی آن همانند 5 است و کلیدها دقیقا همانند نسل قبلی قرار گرفته‌اند. ابعاد گوشی هم 124.4×59 و قطر آن 8.9 میلی‌متر شده که مقداری از آیفون 5 بزرگ‌تر است. وزن گوشی هم به 132 گرم افزایش یافته و دیگر همانند برادرانش، یک گوشی سبک‌وزن محسوب نمی‌شود.

در مجموع، کیفیت ساخت این گوشی برخلاف تصور اولیه‌مان، ما را غافل‌گیر کرد. تا قبل از دردست‌گرفتن گوشی، ذهنیتی شبیه به دیگر گوشی‌های پلاستیکی موجود در بازار در مورد آیفون 5c داشتیم که بعد از دیدن و کار با آن، کاملا تغییر کرد و ما را مجبور کرد کمپانی اپل را تحسین کنیم.

صفحه‌نمایش این گوشی هم، همانند مدل پیشین یک صفحه‌نمایش 4 اینچی از نوع IPS است که رزولوشن 640×1136 را ارائه می‌دهد. زمانی‌که تقریبا تمامی پرچم‌داران کمپانی‌های دیگر رزولوشن Full HD را ارائه می‌کنند، رزولوشن این گوشی به نظر خنده‌دار و خجالت‌آور می‌رسد. اما آیا فکر می‌کنید کمپانی اپل، از تولید گوشی با صفحه‌نمایش بزرگ‌تر از 4 اینچ یا با رزولوشن Full HD عاجز است؟ خیلی ساده‌لوحانه است که فکر کنیم این موضوع برای اپل سخت بوده؛ اصل قضیه به اصول این کمپانی برمی‌گردد. طبق یک قانون نانوشته در کوپرتینو، این کمپانی از هر چیزی در دستگاه‌های خود، به میزان کافی و موردنیاز استفاده می‌کند و نه بیشتر. برای مثال، زمانی‌که تقریبا میزان رم همه‌ی دستگاه‌های اندرویدی به 1 گیگابایت و بیشتر ارتقا پیدا کرده بودند، اپل کماکان روی 4S از 512 مگابایت رم استفاده می‌کرد؛ چرا که با توجه به قابلیت‌های iOS، این میزان برای دستگاه کافی بود؛ حتی اگر منجر به تمسخر سامسونگ در مقایسه با Galaxy S3 می‌شد.

نام رتینا هم توسط همین کمپانی ایجاد شد که طبق آن، حداکثر رزولوشن کافی که چشم انسان می‌تواند درک کند، همین میزان است؛ بنابراین اپل کماکان اعتقاد دارد که از این رزولوشن بیشتر، بی‌مورد است و به میزان کافی بسنده کرده با اینکه این بار هم مضحکه‌ی رقیبان شده است!

البته، پیش‌بینی ما این است که اپل بالاخره به ساخت گوشی‌های بزرگ‌تر از 4 اینچ هم رومی‌آورد. گواه حرف ما، تناقضاتی است که بعد از فوت جابز یک به یک از اپل دیدیم. ابتدا اصرار جابز به نساختن گوشی‌های بزرگ‌تر از 3.5 اینچ نقض شد و آیفون 5 با صفحه‌ای 4 اینچی و با توجیه مناسب‌بودن حداکثر 4 اینچ برای کار با یک دست تولید شد. آیپد کوچک‌تر از 9.7 اینچی مورد دیگری بود که شاید اگر حیات استیو جابز ادامه پیدا می‌کرد، هنوز شاهد ورود آن به بازار نبودیم. نهایتا، آیفون پلاستیکی موردی است که شاید اگر جناب جابز هنوز زنده بود و آن ‌را می‌دید، از شدت عصبانیت دار فانی را وداع می‌گفت. می‌بینیم که سیاست‌های مدیر جدید اپل، چندان هم مطابق با استیو جابز نیست؛ بنابراین هیچ بعید نیست که برای آیفون نسل بعدی یعنی آیفون 6 که طبق تاریخچه باید یک تحول ظاهری هم داشته باشد، شاهد یک صفحه‌نمایش بزرگ‌تر، مثلا 4.7 اینچی باشیم. اما عملکرد صفحه‌نمایش آیفون 5 سی هم مانند آیفون‌های قبلی، جزو بهترین‌های زمان خود است. با اینکه به نظر ما دیگر نباید آیفون را با گوشی‌هایی همچون HTC One یا Galaxy S4 به دلیل اختلاف ابعاد مقایسه کرد؛ اما از نظر عملکرد صفحه‌نمایش و تاچ، این گوشی هم در زمره‌ی بهترین‌هاست. از قدیم‌الایام، هرگاه می‌خواستیم عملکرد صفحه‌نمایشی را در زوایای مختلف محک بزنیم، آن‌ را با گوشی‌های اپل مقایسه می‌کردیم؛ پس چندان دور از انتظار نبود که عملکرد این صفحه‌نمایش هم در زوایای مختلف بی‌نقص باشد. اما کیفیت تصاویر و جزئیات چگونه هستند؟ میزان روشنایی رنگ سفید در این گوشی، مقداری بیشتر از 5s و 5 و البته بهتر از دیگر رقباست. در مورد رنگ سیاه هم، اوضاع بسیار خوب است؛ البته در این قسمت، SuperA

تاچ دستگاه هم بی‌نظیر به نظر می‌رسد؛ البته عملکرد تاچ دستگاه به موارد مختلفی مربوط می‌شود، از جمله میزان حساسیت سخت‌افزاری و بهینه‌بودن نرم‌افزاری در سیستم‌عامل از این مهم سهم دارند. در تست‌هایی که توسط شرکتی با نام Agawi صورت پذیرفته، سرعت پاسخ‌دهی یا در واقع واکنش iPhone 5c به لمس‌ها، بیش از دوبرابر از Galaxy S4، Lumia 928، HTC One و حتی Motorola Moto X سریع‌تر است. به هر حال، با اینکه خیلی‌ها منتظر معرفی آیفون جدید با صفحه‌نمایش Full HD بودند، اپل این گوشی را با همان صفحه‌نمایش قبلی معرفی کرد تا طرفدارانش در این مورد، حرفی برای گفتن نداشته باشند. ولی فراموش نکنیم که با این حال، هرچقدر هم که روی این صفحه‌نمایش زوم کنید، موفق به دیدن پیکسل‌ها نخواهید شد و کار با آن، همواره لذت‌بخش خواهد بود.

دستگا‌ه‌های شرکت اپل شامل گوشی‌ها و تبلت‌ها، ‌در کشور‌هایی که از «فروشگاه‌های رسمی اپل» (Apple Store) خبری نیست، از لحاظ unlock بودن به دو دسته‌ی کلی تقسیم می‌شوند. گوشی‌هایی که قفلشان توسط کارخانه باز شده است که Factory Unlocked نامیده می‌شوند و گوشی‌هایی که قفلشان توسط اپراتور باز شده که Carrier Unlocked نامیده می‌شوند. دستگاه‌های Factory Unlocked به دستگاه‌های گفته می‌شوند که به صورت پیش‌فرض و پس از تولید، شبکه‌های اتصالی‌شان قفل نیستند و با تمام سیم‌کارت‌ها از هر اپراتوری می‌توان در لحظه‌ی خرید با آن‌ها ارتباط برقرار کرد. در این دستگاه‌ها بدون پرداخت هزینه‌ی اضافی می‌توان از تمام سیم‌کارت‌های اپراتورهای مختلف استفاده کرد. در بسته‌بندی این نوع گوشی‌ها یا تبلت‌ها، یک عدد سوزن مخصوص بازکردن درپوش شیار سیم‌کارت وجود دارد. اما به علت Unlock بودن، در شیار سیم‌کارت این گوشی‌ها سیم‌کارتی قرار ندارد. در مقابل گوشی‌ها و تبلت‌های Carrier Locked از سوی اپراتور طرف قرارداد با شرکت اپل، قفل می‌شوند. قیمت این دستگا‌ه‌ها در مقایسه با دستگاه‌هایی که توسط کارخانه و به صورت Unlocked عرضه می‌شوند، کمتر است؛ البته در این نوع دستگا‌ه‌ها،اپراتورها با شما قراردادی منعقد خواهند کرد که هزینه‌ی ماهیانه‌ی این قراداد برای شما اختلاف قیمتی در حد خرید دستگاه Locked خواهد داشت. همچنین دستگاه شما در پایان قرارداد که معمولا دوساله است، به صورت خودکار Unlock خواهد شد. در مدت این قرارداد کاربر قادر به استفاده از سیم‌کارت‌های اپراتورهای دیگر نخواهد بود. اما خریداران دستگاه‌های Locked، گزینه‌ی دیگری هم دارند و می‌توانند با پرداخت هزینه‌ای، برای دستگاه خود از طریق Carrier یا همان اپراتور طرف قرارداد، کد Unlocked خریداری کرده و از دستگاه‌ خود به صورت آزادانه استفاده کنند.‌ در بسته‌بندی این دستگاه‌ها سوزنی برای بازکردن درپوش شیار سیم‌کارت وجود ندارد و داخل شیار سیم‌کارت گوشی هم سیم‌کارت اپراتور طرف قرارداد مثل AT&T از ابتدای خروج از جعبه وجود دارد. در ایران به دلیل نبودن فروشگاه‌های رسمی شرکت اپل، محصولات از اپراتورها همراه با هزینه‌ی Unlock کردنشان خریداری و وارد کشور می‌شوند. یکی دیگر از راه‌ها برای تشخیص آیفون یا آی‌پد Factory Unlocked یا Carrier Unlocked استفاده ازPart Number است. کاربران با استفاده از این کد به‌راحتی می‌توانند به نوع دستگاه خود پی ببرند؛ بنابراین فارغ از اینکه آیفون یا آی‌پدتان Factory Unlocked یا Carrier Unlocked است، دستگاه شما کاملا آماده‌ی استفاده است و می‌توانید از سیم‌کارت‌های اپراتورهای گوناگون در آن بهره ببرید. در مجموع هر دو حالت گوشی یعنی Factory Unlocked و Carrier Unlocked در ایران تفاوتی از نظر قیمت، کارکرد و امکانات ندارند.

مانند سال‌های قبل، این بار هم اپل از اعلام ظرفیت باتری خودداری و فقط به اعلام میزان شارژدهی آن بسنده کرد. اما ما قصد نداریم میزان اعلامی اپل را بازگو کنیم؛ بلکه نتیجه‌ی تست‌ها واقعی‌تر و گویاترند. در مرورگری اینترنت با Wi-Fi، باتری این گوشی عملکردی شبیه به برادران اپلی خود داشت که حدود 10 ساعت بود؛ البته در همین تست، LG G2 حدود 2 ساعت و HTC One حدود 1 ساعت بیشتر دوام آورند. در مرور صفحات وب با سیم‌کارت، اوضاع iPhone 5c بهتر شد و بیشترین شارژدهی را از خود به نمایش گذاشت که حدود 13 ساعت بود. برای مکالمه هم می‌توان تا حدود 10 ساعت روی این گوشی حساب کرد که در مقابل 23 ساعت LG G2 یا 14 ساعت HTC One و 12 ساعت Moto X، به میزان قابل‌توجهی کمتر است. اگر پیش‌تر هم از یکی از گوشی‌های اپل استفاده کرده‌اید، می‌توانیم به طور کلی بگوییم که عملکرد باتری این دستگاه هم شباهت بسیاری به دیگر گوشی‌های اپل دارد و چندان پیشرفتی نداشته است.

با معرفی نسل جدید آیفون‌ها، نسخه‌ی نهایی سیستم‌عامل موبایل اپل یعنی iOS 7 هم معرفی شد. ویدئوی معرفی iOS 7 را می‌توانید اینجا ببینید. بعد از افتضاحی که اسکات فورستال در مورد برنامه‌ی Maps روی iOS 6 به بار آورد و منجر به ازدست‌دادن شغلش در اپل شد، تیم کوک مسئولیت طراحی نسخه‌ی بعدی iOS را به پسر خلاق و دوست‌داشتنی اپل یعنی جانی آیو سپرد. آیو هم از همان ابتدا هدف خود را اعلام کرد: ساده‌ترکردن iOS و عمق‌دادن به آن. با اینکه این سیستم‌عامل به طور کلی متحول شده؛ اما هنوز هم طراحی آن به گونه‌ای ست که در اولین نگاه به آن، یاد نسخه‌های قبلی بیفتید. نقش رنگ‌ها در این نسخه بسیار زیاد شده؛ چرا که با دیدن این نسخه، رنگ‌آمیزی آیکون‌ها کاملا برایتان خودنمایی می‌کند و حتی شاید برای برخی، مقداری بچه‌گانه به نظر برسد. موارد بسیاری در iOS 7 تغییر یافته که سعی می‌کنیم به صورت خلاصه به همه‌ی آن‌ها اشاره‌ای داشته باشیم.

اولین تغییری که مشاهده می‌کنید، نحوه‌ی بازشدن قفل صفحه‌نمایش است که دیگر از آن نوار معروف خبری نیست و کل صفحه را باید به سمت دیگر بکشید.

اما اپل هم مجبور شد بالاخره از یک امکان بسیار کاربردی اندروید تقلید کرده و Notification Bar موجود روی گوشی‌های اندرویدی را، با نام Control Center شبیه‌سازی کند. البته خلاقیت بسیاری به خرج داده‌اند و برای اینکه کسی متوجه تقلید آشکارای آن‌ها نشود، این نوار را در قسمت پایینی صفحه‌نمایش تعبیه کرده‌اند که با کشیدن انگشت به بالا، نمایان می‌شود! از مواردی که در این نوار می‌توان آن‌ها را کنترل کرد، می‌توان به پخش موسیقی و صدای دستگاه، حالت Airplane، خاموش یا روشن‌کردن Wi-Fi، BlueTooth، Don’t Disturb و قفل چرخش صفحه‌نمایش اشاره کرد؛ همچنین کلیدهای میانبر AirDrop، ساعت، دوربین و البته میزان روشنایی صفحه‌نمایش هم وجود دارند.

مورد آزاردهنده‌ی دیگر در گوشی‌های ساخت اپل، ممکن‌نبودن ارسال و دریافت فایل‌ها از طریق BlueTooth بود. حال اپل، این مورد را مقداری تعدیل کرده است. چرا می‌گوییم تعدیل؟ به این علت که هنوز هم این مورد در خصوص انتقال داده بین دستگاه‌های اپل با دیگر دستگاه‌ها وجود دارد و فقط در مورد محصولات خود این کمپانی با وجود AirDrop برطرف شده است. AirDrop یک شبکه‌ی محلی ایجاد می‌کند و به کاربران اپل که نزدیک به این محل هستند، اجازه می‌دهد که فایل‌های خود را با یکدیگر به صورت بی‌سیم به اشتراک بگذارند.

iTunes رادیو هم به iOS 7 اضافه شده که برای طرفداران برنامه‌ی iTunes، می‌تواند یک خبر خوش باشد. اما با استفاده از Facetime در iOS7، زین پس می‌توان مکالمات صوتی هم داشت که احتیاج به پهنای باند کمتری دارد و با اینترنت‌های کم‌سرعت هم قابل‌استفاده است. Safari هم بهبودهایی داشته و امکان Full Screen کردن آن برای مرور صفحات اینترنت وجود دارد.

حتما نوار جست‌وجوی معروف اپل را به یاد دارید؟ صفحه‌ای که در منتهاالیه سمت چپ صفحات منو قرار داشت و می‌شد در آن، بین همه‌ی محتوای موجود به جست‌وجو پرداخت. خوب از این صفحه دیگر خبری نیست! البته نگران نشوید، این بدان معناست که برای دسترسی به صفحه‌ی Spotlight کافی است در هر صفحه‌ای که هستید، انگشتتان را از بالا به پایین بکشید تا این نوار بسیار کاربردی پیش رویتان حاضر شود و بگوید: «در خدمتم ارباب» .

اما گالری عکس‌ها هم دستخوش تغییراتی شده و نحوه‌ی مرتب‌کردن عکس‌ها می‌تواند به خواسته‌ی کاربر تغییر کند؛ طوری‌که می‌توان انتخاب کرد که عکس‌های ثبت‌شده در تاریخ X یا در مکان Y را نمایش دهد.

کاغذ دیواری‌های پویا، قابلیت دیگری هستند که در iOS 7 اضافه شده‌اند. البته نمی‌توان این عکس‌های پس‌زمینه‌ی متحرک را قابلیت نامید؛ به هر حال برای اولین بار روی iOS 7 این عکس‌ها قرار گرفته‌اند که عملکردشان شبیه به Live Wallpaper های اندروید است. البته همانند آن‌ها نیست؛ بلکه با سنسورهای حرکتی و با حرکاتی که به دستگاه می‌دهید حرکت می‌کنند، نه با مرور صفحات مختلف منو.

Siri هم بسیار هوشمندتر از قبل شده و نتایج بهتری را ارائه می‌کند؛ با اینکه هنوز هم کارایی این دستیار حداقل در ایران چندان چشمگیر نیست. مورد مهمی که به سیری اضافه شده، قابلیت تربیت آن برای شناخت کلمات یا نام‌های خاص بوده که برای کاربران آیفون، بسیار خوشایند است. پیش‌تر تقریبا نمی‌شد با گفتن یک نام ایرانی از دفتر تلفن، شماره شخص موردنظر را از طریق سیری گرفت؛ اما با قابلیت یادگیری سیری، می‌توان نام‌ها را به آن آموخت.

راستی پیش از این برای داشتن برنامه‌هایی همچون iMovie ، iPhotoو iWork که منحصر به iOS بودند، باید مبلغی را پرداخت می‌کردید؛ اما در تصمیم جدید کوپرتینو، این برنامه‌ها هم رایگان شدند.

نوار Notification بالایی هم مانند گذشته وجود دارد و هشدارها از طریق این نوار به اطلاع کاربر خواهند رسید؛ اما قابلیت مالتی‌تسکینگ هم در iOS 7 وجود دارد و با دو مرتبه فشاردادن کلید Home، لیست برنامه‌های باز را مشاهده می‌کنید و با کشیدن هر کدام به بالا، می‌توانید آن‌ها را به طور کامل ببندید. در کل، هنوز می‌توان این سیستم‌عامل را برترین سیستم‌عامل موجود روی گوشی‌های هوشمند دانست؛ البته سایه‌ی سنگین اندروید با پیشرفت‌های چشمگیرش کاملا بالای سر iOS احساس می‌شود و شاید سال آینده در نقد آیفون 6، دیگر نتوانیم سیستم‌عامل اپل را برترین بدانیم.

یکی دیگر از قسمت‌هایی که در آیفون 5c تغییرات زیادی نداشته، دوربین آن است. یک دوربین 8 مگاپیکسلی با سنسور بسیار پیشرفتهBackside Illuminated CMOS و دیافراگم f/2.4 که همانند دوربین آیفون 5 عملکرد بسیار خوبی دارد. به لطف قدرت پردازشی بالای آن، سرعت عکاسی و پردازش آن نیز بسیار عالی است و با قرارگیری یک لایه از جنس یاقوت روی لنز دوربین، هم محافظت بهتری از آن به عمل می‌آید و هم عکس‌ها شفافیت بیشتری پیدا خواهند کرد.

قابلیت عکاسی پانوراما هم در دوربین وجود دارد. کیفیت فیلم‌برداری آن هم همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، Full HD است. نهایتا دوربین دوم یا جلویی آن دارای سنسور 1.2 مگاپیکسلی است که می‌تواند با کیفیت HD فیلم‌برداری کند و طبق اعلام اپل، مقداری نسبت به دوربین دوم آیفون 5 بهبود داشته است. از دیگر قابلیت‌های دوربین می‌توان به لرزش‌گیر تصویر، فوکوس لمسی، ثبت موقعیت مکانی و زمانی، تشخیص چهره و عکاسی HDR اشاره کرد.

سخت‌افزار این گوشی هم درست همانند آیفون 5 است و چون در آیفون 5 کامل در مورد عملکرد آن توضیح داده بودیم، به تکرار آن نمی‌پردازیم. گفتنی است که iPhone 5c در دو مدل 16 و 32 گیگابایتی تولید شده است. در ضمن، اپل با معرفی این گوشی، یک قاب مخصوص هم برای آن رونمایی کرد که البته 29 دلار قیمت دارد و دارای رنگ‌های متنوعی است.

در کل، می‌توان این گوشی را آیفون 5 در یک قاب پلاستیکی دانست. با توجه به بدنه‌ی آلومینیومی آیفون 5 که بسیار هم خش‌پذیر بود، شاهد بودیم که اکثرا از قاب‌های محافظ استفاده می‌کردند. حالا خود اپل انگار که آن گوشی را در قاب تولید کرده و به بازار فرستاده است! با اینکه این گوشی چندان هم ارزان نیست؛ قیمتی مناسب‌تر نسبت به مدل دیگر دارد و قادر است تمامی احتیاج‌های کاربر خود را همانند 5s مرتفع کند. با وجود سخت‌‎افزار بسیار قدرتمندی که در 5 سی قرار دارد، تمامی برنامه‌های موجود روی App Store اپل در این گوشی قابل‌اجرا خواهند بود، حتی سنگین‌ترین بازی‌های موجود.

اما آنچه می‌تواند باعث شود بسیاری این گوشی را به برادر قدرتمندترش یعنی آیفون 5 اس ترجیح دهند، به رنگ‌های موجود آن بازمی‌گردد. ضمن اینکه، قدرت این گوشی با 5s حداقل فعلا تفاوت چندانی ندارند؛ چرا که هنوز برنامه‌ای برای پردازنده‌ی 64 بیتی آن گوشی تولید نشده و همه‌ی برنامه‌های موجود را هر دو گوشی پشتیبانی می‌کنند؛ پس اگر خواهان داشتن یک گوشی قدرتمند اپلی با قیمتی کمتر هستید، از خرید آیفون 5 سی پشیمان نخواهید شد